دانیل گلمن – رواج‌دهنده‌ی مفهوم هوش هیجانی (هوش عاطفی)

پیش و پس از دانیل گلمن نیز افراد بسیاری درباره هوش مطالعه کرده‌ و کتاب‌های متعدد نوشته‌اند.

از آلفرد بینه و هوارد گاردنر تا ریموند کتل و اشترنبرگ و فویرشتاین.

حتی بخش قابل توجهی از مفاهیمی که او درباره هوش هیجانی (یا هوش عاطفی) می‌گوید،‌ قبلاً در نوشته‌های پیتر سالووی (Peter Salovey) مورد اشاره قرار گرفته است.

این سالووی بود که در دانشگاه ییل لابراتوارِ سلامت، هیجان و رفتار را راه‌اندازی کرد و مطالعات و بررسی‌های آن لابراتوار نهایتاً نطفه‌ی اولیه‌ی هوش هیجانی را شکل داد. همان لابراتوار است که امروز با تغییر نام به مرکز هوش هیجانی فعالیت خود را ادامه داده است.

اما به هر حال، نقش اصلی در ترویج مفهوم هوش عاطفی یا هوش هیجانی بر عهده‌ی دانیل گلمن بوده است.

دانیل گلمن، دکترای روانشناسی خود را از دانشگاه هاروارد دریافت کرده و سالهاست برای نشریه‌های مختلف از جمله نشریه کسب و کار هاروارد (Harvard Business Review) مقاله می‌نویسد.

دانیل گلمن و تجاری سازی مفهوم هوش هیجانی

تجاری سازی یا Commercialization یک جنبه‌ی مثبت و یک جنبه‌ی ناخوشایند (نه الزاماً منفی) دارد. هر دو این جنبه‌ها را می‌توانید به خوبی در دانیل گلمن ببینید.

جنبه‌ی ناخوشایند، نگاه درآمدزای افراطی به مفاهیم علمی است.

مثلاً شاید برای بخشی از مخاطبان جالب نباشد که تمام صفحه‌ی اول و اصلی سایت گلمن به تبلیغ دوره‌های آموزشی و سمینارهای او اختصاص یافته و هیچ نشانه‌ای از هیچ یک از فعالیت‌های علمی‌اش در صفحه‌ی اول دیده نمی‌شود.

همچنین شاید حس خوبی به مخاطب ندهد که دانیل گلمن هنگام معرفی کتاب هاروارد (از سریِ Must-Read) که سه مقاله از مقاله‌های او را در خود جا داده است، مستقیم اشاره می‌کند که من خودم یک کتاب دیگر دارم که همه‌ی مقالاتم آن‌جاست و تلویحاً با لحنی شوخ اشاره می‌کند که این را نخرید و آن را بخرید (اینجا).

نمونه‌های این رفتار در دانیل گلمن کم نیست.

اما باید منصف باشیم و این را بگوییم که این جنبه‌ی شاید ناخوشایند، روی دوم سکه‌ی تجاری سازی است که ناگزیر از پذیرش آن هستیم.

روی اول سکه این است که اگر این تلاش گلمن نبود، بعید بود بسیاری از ما امروز نام هوش هیجانیو پیتر سالووی و کسانی را که در این زمینه تلاش کرده‌اند، شنیده باشیم.

اگر امروز میلیون‌ها نسخه از کتاب‌های گلمن در سراسر جهان فروخته شده و تمرکز مدیران کسب و کار از سمت تعریف سنتی هوش و بهره هوشی به سمت اهمیت تسلط بر خود و همدلی و مهارت در تعامل اجتماعی رفته است، بی‌تردید بخش مهمی از این تغییر را مدیون تلاش دانیل گلمن هستیم.

چند جمله از دانیل گلمن

گلمن برای بیان نظریه‌ها و دیدگا‌ه‌های مختلف، از ساده‌ترین عبارت‌ها و جمله‌ها استفاده می‌کند.

به عنوان مثال در برخی از نوشته‌های خود، تعریف هوش هیجانی (هوش عاطفی) را با این جمله از ارسطو آغاز می‌کند:

عصبانی شدن آسان است؛ همه می توانند عصبانی شوند. اما عصبانی شدن در برابر شخصِ مناسب، به میزانِ مناسب، در زمانِ مناسب، به علتِ مناسب و به روشِ مناسب، آسان نیست.

اجازه بدهید برخی دیگر از جمله های دنیل گلمن را هم مرور کنیم:

ترس در مسیر تکامل، نخستین و قاطع‌ترین همراه انسان بوده؛

شاید به این علت که به بقاء و زنده ماندن او کمک می‌کرده است.

هر موفقیتی نیازمند:

  • مدیریت احساسات
  • قدرت تصمیم‌‌گیری لحظه‌ای
  • به تاخیر انداختن لذت مورد انتظار

است.

برای رهبری قدرتمند، نخستین گام این است که بتوانی روی موضوعی که برایت مهم است، تمرکز کنی.

گام دوم این است که به همه کمک کنی تا روی آن موضوع تمرکز کنند.

اثر یک رابطه‌ی مسموم بر فیزیولوژی بدن، از لحاظ مخرب بودن، تفاوت چندانی با غذای مسموم ندارد.

باید بپذیریم که ما دو ذهن داریم: ذهنی که فکر می‌کند و ذهنی که حس می‌کند.

باید مرزها را دوباره بسازیم.

وقتی یک وسیله‌ی دیجیتال همراه خود داریم که رابطه‌ی بین ما و محل کار را [به صورت پیوسته و دائمی] حفظ می‌کند، نیازمند ساختن یک مرز جدید هستیم.

جمله ای از دنیل گلمن - کشتی جامعه در نهایت با وزن زشتی هایی که در خود پنهان میکند غرق میشود

برخی از کتابهای دانیل گلمن

از وی کتابهای متعددی به فارسی ترجمه شده که هوش عاطفی (هوش هیجانی)،  هوش اجتماعی،زندگی در باتلاق فریب (ترجمه کمی نارسا است) از جمله‌ی آنهاست.

در اینجا فهرستی از کتاب‌های منتشر شده از دنیل گلمن و معرفی کوتاهی از هر یک از این کتاب‌ها را خدمت شما ارائه می‌کنیم. مرور این کتابها و مفاهیم مطرح شده در آنها، می‌تواند تصویر بهتری از مدل ذهنی دانیل گلمن در اختیار ما قرار دهد:

کتاب هوش هیجانی (Emotional Intelligence)

کتاب هوش هیجانی دنیل گلمن

کتاب هوش هیجانی (Emotional Intelligence) در سال ۱۹۹۵ منتشر شد و همانگونه که از نام آن مشخص است، دانیل گلمن در این کتاب می‌کوشد این پیش‌فرض را که «ضریب هوشی یا IQ از جمله مهم‌ترین شاخص‌های شایستگی و توانمندی است» زیر سوال ببرد.

در این کتاب دانیل گلمن از دو استعاره کلیدی استفاده می‌کند: ذهن منطقی و ذهن احساسی.

او با این نام گذاری و طبقه بندی، به مرور تحقیقات دانشگاهی درباره عملکرد انسانها در محیط کار و زندگی می‌پردازد و می‌کوشد نشان دهد که ذهن احساسی می‌تواند نقش مهم‌تری در موفقیت و شکست ما در زندگی داشته باشد.

[ مطالعه بیشتر: معرفی و مرور خلاصه کتاب هوش هیجانی ]

کتاب Focus

کتاب Focus یا تمرکز نوشته دنیل گلمنکتاب تمرکز یا Focus یا تمرکز در سال ۲۰۱۳ منتشر شد.

گلمن در این کتاب توصیف جالبی درباره تمرکز به کار برد:  تمرکز یکی از منابع ارزشمند اما کمیابِ قدرت و رشد است که به سختی در میان انسانها یافته می‌شود.  

دنیل گلمن در این کتاب توضیح می‌دهد که تمرکز، دارایی ارزشمندی است که کمتر از میزان اهمیت واقعی آن مورد توجه قرار گرفته است.

اگر بخواهیم بحث دانیل گلمن در این کتاب را در یک جمله خلاصه کنیم (که البته کار خوبی نیست) می‌توان گفت:

در دنیایی که تغییرات هر روز روی می‌دهند و تنوع خواسته‌ها ‌و آرزوها و انگیزه‌ها و فرصت‌ها، هر روز رو به رشد است، تمرکز می‌تواند رمز موفقیت و بقا باشد.

کتاب تمرکز، یک کتاب بسیار دقیق علمی است و گلمن در آن تمرکز را به سه بخش تمرکز بر خود،تمرکز بر دیگران و تمرکز بر جهان بیرون تقسیم می‌کند.

دانیل گلمن به همراه پیتر سنگه (از بزرگان حوزه تفکر سیستمی و سازمان یادگیرنده) در سال ۲۰۱۴ کتاب تکمیلی دیگری را به نام Triple Focus یا تمرکز سه گانه منتشر کردند و توضیح دادند که با استفاده از مفهوم تمرکز و پرورش این مهارت، می‌توان اثربخشی یادگیری را بالا برد.

یادگیری در این کتاب، مشابه مدل دانیل گلمن در Focus، به سه بخش یادگیری و درک خویشتن، درک دیگران و درک جهان بزرگتری که در آن قرار داریم تقسیم می‌شود.

کتاب هوش اجتماعی (Social Intelligence)

کتاب هوش اجتماعی دانیل گلمن - Social Intelligenceدانیل گلمن کتاب هوش اجتماعی (Social Intelligence) را در سال ۲۰۰۷ منتشر کرد.

اگر به بازار رمان‌ها و فیلم‌ها دقت کرده باشید، معمولاً وقتی فیلم‌ و یا داستانی با اقبال عمومی مواجه می‌شود، قسمت دوم آن هم به سرعت عرضه می‌شود و موارد کمتری را می‌توان یافت که قسمت دوم، به اندازه‌ی قسمت اول جذاب و ارزشمند باشد.

قطعاً کتاب هوش اجتماعی کتابی آموزنده و زیبا و جذاب است. اما اگر انتظار داشته باشید دقیقاً کتابی در سطح کتاب هوش هیجانی بخوانید، ممکن است کمی ناامید شوید.

 پیام مهم و جدید گلمن در کتاب هوش اجتماعی این است:

مغز ما انسانها برای بودن در کنار سایر انسانها و ارتباط با آنها طراحی شده است.

رابطه‌ای که ما با دیگران داریم و برخوردی که دیگران با ما دارند، بسیار بیش از آنچه در نگاه نخست به نظر می‌رسد بر روی مغز ما تاثیر می‌گذارد.

احساسات هم مانند ویروس سرماخوردگی می‌توانند بین ما منتقل شوند.

اثر یک رابطه‌ی مسموم بر فیزیولوژی بدن، از لحاظ مخرب بودن، تفاوت چندانی با غذای مسموم ندارد.

دانیل گلمن، با بررسی مطالعات و تحقیقات انجام شده، می‌کوشد توضیح دهد که انسانها به سمت همدلی، همکاری و تعامل و همین طور خیرخواهی برای دیگران، کششی ذاتی دارند.

اما پرورش این روحیه در خانواده و جامعه، نیازمند دقت و توجه و برنامه ریزی مناسب و دقیق است.

کتاب صفت‌های تغییریافته (Altered Traits)

دنیل گلمن و ریچارد دیویدسون کتاب صفات تغییریافته (یا ویژگی‌های دگرگون شده) یا Altered Traits را در نیمه‌های سال ۲۰۱۷ منتشر کردند.

این کتاب، همان‌گونه که از عنوان فرعی آن – که روی جلد آمده – مشخص است، به بررسی اثرات مدیتیشن بر ذهن و جسم می‌پردازد.

با توجه به انبوه کتابهایی که به دور از فضای علمی و صرفاً بر اساس تجربه‌ها و ادعاهای شخصی نوشته شده‌اند، تلاش گلمن و دیویدسون بر این بوده که با جستجو در شواهد و مطالعات علمی، پشتوانه‌های کافی برای مدیتیشن و مراقبه پیدا کنند.

آن‌ها در این‌کار موفق بوده‌اند و بسیاری از این مطالعات و تحقیقات را در کتاب خود گزارش کرده‌اند.

البته اما و اگرهایی هم به این بحث افزوده‌اند و توضیح داده‌اند که اگر مدیتیشن را صرفاً به عنوان یک روتین در زندگی شخصی در نظر بگیریم و هر روز به سراغش برویم، نباید انتظار داشته باشیم که تحولی جدی در ما روی دهد.

آن‌ها بر این نکته تأکید می‌کنند که تلاش برای تغییر نگرش و مدل ذهنی و بازخورد گرفتن از تلاش‌ها و فعالیت‌ها می‌تواند کمک کند تا مدیتیشن به تدریج، صفات شخصیتی و ویژگی‌های ما را تغییر دهد.




منبع: متمم
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.