15 نشانه مبنی بر بالا بودن هوش هیجانی شما (که البته متوجه آن‌ها نیستید) – بخش اول

این مقاله را مطالعه کنید و ببینید چه تعداد از این نشانه‌ها توصیف‌کننده شما هستند.

 

از دست دادن کنترل و مدیریت هیجانات کاری بس ساده بوده و در کسری از ثانیه ممکن است حادث شود.

 

به همین دلیل است که حوزه هوش هیجانی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. توانایی شناخت و تشخیص هیجانات (در خود و دیگران)، به‌منظور درک تأثیر قدرتمند آن‌ها و استفاده از اطلاعات به‌دست‌آمده جهت هدایت طرز فکر و رفتار به‌شدت می‌تواند شانس دستیابی شما به اهداف خودتان را افزایش دهد.

 

همانند هر توانایی دیگر، مهارت‌های هوش هیجانی نیز با تمرین افزایش پیدا می‌کند. اما آیا احتمال این وجود دارد که خودتان پیش‌تر از سطح بالایی از هوش هیجانی برخوردار بوده باشید و از آن اطلاع نداشته باشید؟

 

به توضیحات زیر توجه کنید و ببینید آیا آن‌ها درواقع توصیف‌کننده رفتار و عادات شما هستند یا خیر:

 

 

 

1- شما بسیار درباره احساسات فکر می‌کنید.

 

هوش هیجانی با فکر کردن آغاز می‌شود. شما همواره سؤالاتی همانند این موارد را از خود مطرح می‌کنید: “چرا این‌طور احساس می‌کنم؟ یا “چه چیزی باعث شد که من (یا فلان شخص) این را بگویم یا فلان کار را بکنم؟

 

از طریق شناسایی هیجانات و عکس‌العمل‌ها، به‌مرور آگاه‌تر شده و این اطلاعات را به نفع خودتان استفاده می‌کنید.

 

 

 

2- همیشه نقطه‌نظر و دیدگاه دیگران را جویا می‌شوید.

 

شما متوجه می‌شوید که دیگران دیدگاه و نگاه متفاوتی از شما نسبت به خودتان دارند و مسئله درست یا غلط بودن آن نیست، بلکه درک این موضوع است که ادراک و دریافت هر کس متفاوت از دیگری است.

 

 

 

3- تشکر می‌کنید.

 

اینکه امروزه عدم وجود ادب و حسن نیت تا چه اندازه گسترش پیداکرده و به موضوعی عادی تبدیل‌شده، واقعاً تعجب‌برانگیز است.

 

شما حتماً به‌خوبی متوجه تأثیر این یک کلمه در تغییر دادن حس و حال یک فرد یا حتی روز یک فرد و نیز تقویت رابطه افراد با یکدیگر هستید – و به همین دلیل است که تنها چند لحظه کوتاه را صرف قدردانی می‌کنید.

 

هوش هیجانی

 

4- به‌خوبی می‌دانید که چه زمانی باید “صبر و تأمل” داشته باشید.

 

صبر و تأمل” به‌سادگی صرف چند لحظه برای مکث کردن و فکر کردن قبل از هرگونه عمل یا صحبت کردن است. (آسان در سطح تئوری و حرف، و بسیار سخت در عمل).

 

البته طبیعی است که هیچ‌کس بدون ایراد نیست. اما این صبر و تأمل مانع خجالت زده شدن افراد در موارد و موقعیت‌های متعددی شده است، موجب تبدیل‌شدن افراد به کارکنان بسیار بهتری شده و حتی موجب حفظ روابط بسیاری بوده است.

 

 

 

5- همیشه به دنبال یافتن “چرا” هستید.

 

بجای برچسب زدن بر افراد، کاملاً متوجه هستید که همواره دلیلی در پشت رفتار هر فردی وجود دارد.

 

از طریق توسعه دادن مهارت‌هایی از قبیل هم حسی و رحم و شفقت، شما تلاش می‌کنید تا یک موقعیت پیش‌آمده را از دریچه چشم یک شخص دیگر نظاره‌گر باشید. در این رابطه سؤال‌هایی مانند موارد زیر را مطرح می‌کنید:

 

چرا این فرد این‌گونه احساس می‌کند؟

 

در پشت‌صحنه چه اتفاقاتی در جریان است؟

 

از طریق این کار، به‌راحتی قادر به درک وضعیت و حال درونی هر فردی خواهید بود.

 

 

 

6- با روی باز از انتقاد استقبال می‌کنید.

 

هیچ‌کس از گرفته شدن به باد انتقاد راضی و خوشحال نیست، این موضوع شامل حال شما هم می‌شود.

 

اما شما به‌خوبی می‌دانید که بخش عمده ای از انتقادات که عموما مطرح می شوند، حداقل در بخش های کوچکی شامل حقیقت هستند، حتی اگر این انتقاد به شیوه درست نسبت به شما مطرح نشده باشد. علاوه بر این، انتقاد موارد بیشتری را در رابطه چگونگی طرز فکر دیگران به شما آموزش می‌دهد.

 

بنابراین همواره احساسات و هیجانات خود را تحت مدیریت داشته و تا حد ممکن سعی در یادگیری بیشتر دارید.

 

 

 

7- همواره به چگونه عکس و العمل نشان دادن دیگران توجه خاصی دارید.

 

از لحظه‌ای که با یک شخص دیدار می‌کنید، شروع به تجزیه‌وتحلیل رفتار آن فرد می‌پردازید. دست خودتان نیست.

 

اما تمام این کارها، بررسی و مشاهده‌ها درنهایت منجر به مزایای مختلفی می‌شود: متوجه می‌شوید که هر آنچه بر زبان می‌آورید و انجام می‌دهید به‌طور بالقوه بر دیگران تأثیر می‌گذارد و البته این به معنای تمرکز کردن نه‌تنها بر آنچه بر زبان می‌آورید، بلکه بر چگونگی بر زبان آوردن آن است.

 

ادامه دارد . . .


منبع : بعد چهارم 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.