8- عذرخواهی میکنید.
شما میدانید که بر زبان آوردن “متأسفم” ممکن است یکی از سختترین کلماتی باشد که در زبان فارسی از آن استفاده میکنیم، اما باز هم بهخوبی میدانید که استفاده از این کلمه از قدرت بسیار زیادی برخوردار است.
با پذیرفتن اشتباهها و خطاهای خودتان و عذرخواهی کردن در زمانی که مناسب و لازم است، موجب شکل گرفتن کیفیتهایی از قبیل انسانیت، اصالت و اعتبار میشوید و بهطور طبیعی دیگران را بهسوی خودتان جذب میکنید.
9- میبخشید.
درحالیکه بهخوبی میدانید که هیچکس عاری از عیب و نقص نبوده و کامل نیست، آموختهاید که خودداری از بخشش همانند رها کردن یک چاقو در یک زخم است – یعنی هرگز شانس بهبود و خوب شدن را پیدا نمیکنید.
بجای ادامه دادن به خشم و رنجش، درحالیکه طرف مقابل به زندگی عادی خودش ادامه میدهد، شما میبخشید – و اینگونه به خودتان هم فرصتی برای ادامه جریان عادی زندگی را میدهید.
10- از مجموعه گستردهای از واژگان احساسی استفاده میکنید.
با یادگیری مهارت بیان احساسات خودتان، توانایی درک آنها را در خود افزایش میدهید. زمانی که غمگین و ناراحت هستید، بیشتر و بیشتر تلاش میکنید تا دلیل این ناراحتی را پیدا کنید: آیا رنجیدهام؟ مأیوس شدهام؟ ضربهای خوردهام؟
از طریق توسعه دایره لغات خود در حوزه هوش هیجانی، بهخوبی یاد میگیرید که در زمان و موقعیت مناسب رفتار مناسب از خودتان بروز دهید.
11- بهطور خاص و صادقانه موردستایش قرار میدهید.
با جستجو نکات خوب و مثبت در دیگران و سپس اشاره کردن به آنها بهطور ویژه در صحبتهای خودتان با آنها، موجب انگیزش و الهام گرفتن آنها میشوید. موجب میشوید تا آنها از کار کردن با شما لذت ببرند و برای ارائه دادن بهترین کار از خودشان انگیزه لازم را داشته باشند.
هوش هیجانی
12- همواره در تلاش برای مدیریت افکار خودتان هستید.
شاید نتوانید از نشستن یک پرنده بر روی سر خودتان جلوگیری کنید، اما مطمئناً میتوانید مانع از ساختن یک لانه توسط آن پرنده بر روی سر خود شوید.
زمانی که تجربه بد و منفی را پشت سر میگذارید، شاید در عمل کنترلی بر روی پاسخ هیجانی و البته طبیعی خود نداشته باشید. اما بهخوبی میتوانید چیزهایی که پسازآن اتفاق میافتد را کنترل و البته مدیریت کنید: شما انتخاب میکنید که جریان افکار خود را در کجا متمرکز کنید.
بجای باقی ماندن و متمرکز شدن بر روی آن احساسات و فکر کردن دراینباره که چقدر این شرایط سخت و ناعادلانه است، شما آن را تبدیل به یک فکر مثبت کرده و از آن فرصت برای توسعه یک طرح جدید برای حرکتی روبهجلو استفاده میکنید.
13- افراد را در یک برهه زمانی خاص مورد قضاوت قرار نمیدهید.
داشتن قضاوت سریع در مورد دیگران، بدون در نظر گرفتن و کم اثر کردن شرایطی که آنها در آن قرارگرفتهاند، عادتی بسیار بد و در عمل نابودکننده است.
در مقابل، بهخوبی میدانید که هرکسی ممکن است در شرایطی یک روز بد، یا حتی یک سال بد را پشت سر گذاشته باشد. با خودداری کردن از برچسب زدن به دیگران، نظر شما درباره آنها تغییری نکرده و بیشترین منافع را از رابطه با آنها کسب میکنید.
14- نقاط ضعف خودتان را مورد تجزیهوتحلیل قرار میدهید.
لازمه این کار خود اندیشی، تفکر و تأمل، بینش، بصیرت، درونبینی و جرئت کردن برای یافتن نقاط ضعف است. اما تا زمانی که روی آنها کار نکنید، شرایط بهتری را برای خودتان رقم نمیزنید.
از طریق تجزیهوتحلیل کردن موقعیتها و شرایطی که در آنها مدیریت هیجانات خود را ازدستدادهاید، استراتژی خود برای روبرو شدن با آن شرایط و لحظهها را در نوبت بعدی بهبود میبخشید.
15- بهخوبی میدانید که هیجانات میتوانند علیه شما وارد شوند.
دقیقاً همانند هر مهارت و توانایی دیگر، هوش هیجانی هم میتواند به راه نیک و هم راه شر مورد استفاده قرار بگیرد. زمانی که دیگران مهارتهای خودشان را بهبود میبخشند، میتوانند از این قدرت کسبشده بهمنظور سوءاستفاده از دیگران بهره ببرند.
و به همین دلیل است که شما هم حتماً باید سطح هوش هیجانی خودتان را افزایش دهید – تا در چنین شرایطی قادر به حفظ و مراقبت از خودتان باشید.